دنیا................. آری دنیا .............
همان دنیایی که فرمودند : چنان ارزشمند است که آنرا به کم تر از آخرت نفروشید و امروز بعضی ها می فروشند دنیاشون رو آن هم به قیمت چند دونه ارزن
ولی او نه بله او هم انسان بود گوشت و پوست و استخوون گلوله که می آومد زوزه کشون از بغل گوشش میگذشت ... سوت خمپاره ها گوشش را برای مدتی کر میکرد ... گشنه بود و تشنه 48 ساعت بود که آب و غذایی نخورده بود ولی باید می جنگید ... اگر او نمی جنگید چه می شد !!! می دونی صحرای صاف و بدون سنگر یعنی چه ؟؟ میدونی سرمای کردستان و گرمای شلمچه یعنی چه ؟؟؟ تا به حال روی رمل قدم زدی ؟؟ شیمیایی ، ماسک ،چهار لول ،
میدون مین و...
دیدی یک نفر چطور تیر قناصه میخوره وسط پیشونیش ؟؟؟
آره اون اومده بود بفروشه تمام دنیاش رو اما ارزون نه اون فقط میخواست شهید بشه
اون بهشت رو می خواست خون بها !!!!!!!!!!